هوش مصنوعی و موسیقی

تحولات فناوری در سال‌های اخیر، مرزهای هنر و علم را به‌شکلی بی‌سابقه درنوردیده است. هوش مصنوعی (AI)، به‌عنوان یکی از پیشروترین عرصه‌های نوآوری، ورود جدی‌ای به حوزه موسیقی کرده است؛ از تولید ملودی گرفته تا تنظیم و اجرای مجازی قطعات موسیقایی. اما ورود این فناوری به موسیقی سنتی ایرانی (هنری عمیق، اصیل و با هویتی فرهنگی غنی) پرسش‌هایی جدی در زمینه‌های حقوقی، اخلاقی و فرهنگی به‌دنبال داشته است.

هوش مصنوعی امروز قادر است با تحلیل حجم گسترده‌ای از آثار موسیقی سنتی ایران، الگوریتم‌هایی برای تولید موسیقی جدید خلق کند که از نظر فرم و احساس، شباهت زیادی به آثار اصیل دارند. این قابلیت می‌تواند فرصتی برای حفظ، احیا و معرفی موسیقی نواحی و سنتی ایران به نسل‌های جدید و حتی مخاطبان بین‌المللی باشد. الگوریتم‌هایی مانند Jukebox، AIVA و Google  MusicLM  قادر به بازتولید ساختارهای آشنای موسیقایی هستند و این امر می‌تواند به تولید محتوای آموزشی، ساخت قطعات جدید با الهام از موسیقی کهن، و حتی زنده‌سازی سبک‌های در حال فراموشی کمک کند.

اما در سوی دیگر، این موضوع نگرانی‌هایی ایجاد می‌کند؛ آیا استفاده از هوش مصنوعی در بازآفرینی آثار سنتی منجر به کمرنگ شدن نقش هنرمند و خالق انسانی می‌شود؟ آیا الگوریتم‌ها می‌توانند عمیق‌ترین ابعاد احساسی، فرهنگی و معنوی موسیقی ایرانی را بازتاب دهند یا تنها تقلیدی سطحی از ظاهر آن ارائه می‌دهند؟ آیا استفاده بدون مجوز از آثار قدیمی توسط AI مصداقی از نقض حق مؤلف نیست؟

در سطح بین‌المللی، هنوز اجماع حقوقی کاملی درباره آثار خلق‌شده توسط هوش مصنوعی وجود ندارد. بسیاری از کشورها در حال تدوین یا بازنگری قوانین کپی‌رایت هستند تا مشخص کنند چه کسی صاحب اثر خلق‌شده توسط هوش مصنوعی است: توسعه‌دهنده الگوریتم؟ کاربر آن؟ یا هیچ‌کدام؟

در ایران، قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان (مصوب ۱۳۴۸) به‌صورت صریح درباره تولیدات غیرانسانی اظهار نظر نکرده است. اما چنانچه یک اثر سنتی ایرانی توسط الگوریتمی خارجی بازسازی یا دستکاری شود، چه حقوقی برای صاحبان اصلی آن اثر باقی می‌ماند؟ به‌ویژه وقتی بسیاری از این آثار فاقد ثبت رسمی هستند یا بخشی از میراث فرهنگی ناملموس محسوب می‌شوند.

یکی دیگر از ابعاد مهم این موضوع، جنبه‌های اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی در موسیقی سنتی است. استفاده از آثار نیاکان ما بدون ذکر منبع یا بدون توجه به زمینه فرهنگی‌شان، می‌تواند نوعی بهره‌برداری غیرمنصفانه تلقی شود. همچنین، این خطر وجود دارد که AI به بازتولید کلیشه‌ها یا سوءبرداشت‌های فرهنگی بپردازد که نه تنها اصالت موسیقی سنتی را تهدید می‌کند، بلکه به اعتبار فرهنگی یک ملت آسیب می‌زند.

برای بهره‌برداری از فرصت‌های هوش مصنوعی و جلوگیری از آسیب به موسیقی سنتی ایرانی، می‌توان راهکارهایی را در سه سطح مطرح کرد:

  1. ثبت رسمی آثار سنتی: شناسایی، ثبت و مستندسازی رسمی آثار موسیقی سنتی به‌عنوان میراث فرهنگی ناملموس در مراجع داخلی و بین‌المللی مانند وزارت میراث فرهنگی و یونسکو.
  2. تدوین قوانین جدید: اصلاح قوانین کپی‌رایت داخلی با درنظر گرفتن آثار تولیدشده توسط AI و گنجاندن مفاهیم “مالکیت فرهنگی جمعی” و “استفاده منصفانه”.
  3. افزایش آگاهی عمومی و تخصصی: برگزاری دوره‌ها و نشست‌های تخصصی برای آموزش هنرمندان، برنامه‌نویسان و قانون‌گذاران درباره تأثیرات AI در موسیقی سنتی.

هوش مصنوعی نه دشمنی مطلق و نه ناجی بی‌نقص موسیقی سنتی ایرانی است. این فناوری، ابزاری‌ست که بسته به نحوه استفاده از آن، می‌تواند به احیای آثار ارزشمند یا به حاشیه‌راندن خلاقیت انسانی بیانجامد. آن‌چه آینده را مشخص خواهد کرد، آگاهی، قانون‌مندی و تعامل هوشمندانه با این ابزار است. در دنیایی که صداهای سنتی در دل الگوریتم‌ها پژواک می‌یابند، باید به‌درستی پرسید: ما چه میراثی را به نسل بعد منتقل می‌کنیم؟ و با چه زبانی؟


بیشتر بخوانید